هرچند شاید ادعایی گزاف به نظر آید، ولی نگارنده به غیر از بند آخر مقاله، در مقام قبول یا ردّ تاکید بر وحدت نیست و تنها نکتهای در اختلاف نظرِ دیده شده میان برخی طلبههای وحدتگرا در مسئلهٔ وحدت —که مجال تفصیل این اختلاف نیست— عرض میشود. خواننده خود واقف است که غالب اختلافات بین دیدگاهها در کلیات نیست. طرفهای دعوای فکری، عناصر مطرح در مسئله را «اجمالاً» قبول دارند؛ و اختلاف اصلی بر سر میزان تاکید، اولویت بندی، و دیگر «تفصیلات» این عناصر است. این تفاوت نظر در جزئیات، زاویهای باز میکند که میتواند در «مقام عمل» باعث فاصلههای نجومی گردد. اصولاً همین نکته است که به قلبهای مریض امکان میدهد تا فضا را غبار آلود کرده و باطل را در میان تفصیلات و جزئیات پنهان کنند و در کلیات، با رنگ حق بر چهره دیدگاهشان آبرو دهند. در مسئلهٔ وحدت نیز دو نگاه بارز در میان برخی طلبههای موافق وحدت دیده میشود: یکی نقطهٔ تاکید خود را بر «موضوع وحدت» گذاشته، و دیگری بر «فراموش نشدن برائت به عنوان یکی از معارف مهم شیعی»؛ و هر کدام نیز اهمیت عنصر مورد تاکید طرف مقابل را میپذیرد.
.....
.....